عبداللَّه بن سبا شخص مطرود و ملعون در نزد شيعه است ، نه شخصيت افسانهي كه سيفبن عمر ساخته و در برخي از كتب غير معتبر اهل سنت آمده است .
اكنون به جا است كه تفاوت ميان شخص واقعي و افسانهي روشن شود :
ج : تفاوتهي شخص واقعي و شخصيت افسانهي
شخص واقعي ويژگىهي خاص خود را دارد و نمىتوان در آن دخل و تصرفي كرد .
اما شخص افسانهي همچو مومي در اختيار سراينده افسانه است و هرگونه كه بخواهد مىتواند آن را بسازد و شخصيّت و خصوصيات او را طبق اهداف افسانهپرداز شكل دهد ، به همين جهت هر چه را كه بخواهند مىتوانند به او نسبت دهند .
هر چند اين وجود افسانهي را به راحتي مىتوان با اهداف سازندگانش تطبيق داد ، امّا آنگاه كه با واقعيّات خارجي تطبيق داده مىشود ، كوس رسوايىاش گوش فلك را كر مىكند؛ بهخصوص اگر كسي كه مىخواهد از اين افسانه بهرهگيري كند ، با فرهنگ مردمي كه مىخواهد اين افسانه را بري آنان نمايش دهد آشنايي نداشته باشد .
مانند آيتاللَّه افسانهي اين داستان ، كه با جامعه شيعه هيچ تماسي نداشته و از منابع اهل سنت نيز بي خبر بوده است ، از اين رو است كه به نتايج مضحكي ، مانند موارد زير مىرسد :
* 1 . اثبات شخصيت ابن سبا و وجود فرقهي كه او را ياري مىكردند و حرف او را مىزدند كه اين فرقه سبائيت نام دارد .
آنچه نقل شده ، احتمال شخصي مرتد و منفور در نزد شيعه را ايجاب مىكند - كه به مجازات خود رسيد و هيچ پيرو و فرقهي نداشت .
چنانكه ( از قول ابو ريّه عالم مصري ) گذشت ، كه هيچ اثري از اين فرقه در تاريخ به چشم نمىخورد .
* 2 . ابن سبا مردي يهودي بود كه مدّعي اسلام شد ، گرچه او تظاهر به اسلام نمود .
عبداللَّه بن سبا ، با فرض وجود ، شخصي مجهول الهويه بوده و دين قبلي او روشن نيست . در هر صورت فرقي نمىكند كه پيشتر مشرك بوده و منافقانه اسلام آورده يا پيرو دين يهود بوده است