• وبلاگ : شيعيان اهل سنت واقعي
  • يادداشت : مناظره با اهل سنت
  • نظرات : 12 خصوصي ، 314 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + ديار 
    رضا جان عزيز دل ، قربون اون عصر ارتباطاتت بشم
    فداي اون کتاب نازدارت بشم ، بابا شب هاي پيشاور
    ما همون قرآن رو بخونيم بسه مونه ، تو قرآنم نه سينه زني و گريه و امر به ولايت و امامتو ، نهي از جماعتو ، .... اين چيزا نيس به خدا
    بعدشم ي نگاه به ماهواره بندازو فيلماي مناذره هاتون رو هم ببين.
    اگه شما ها خيلي راست ميگين و اهل تحقيقين و حق و حقيقت هستيد ديگه چرا سايت هاي مارو فيلتر ميکنين.
    تا ميايم حرف هم ميزنيم بهمون ميگيد وهابي و عجب برچسب و ليبلي درست کردين.
    عزيز دلم تو هم برو کتاب هاي آقاي حيدرعلي قلمداران رو يه نگاه بنداز
    اقلا نصوص امامت ايشون رو بخون ، خيلي کمه تعداد صفحاتش
    فقط يه با بخونش فداتشم
    + ديار 
    ماشاالله کاکه محسن. آفرين
    + ديار 
    به به حالا جان....
    اولا اهل سنت دين نيست ، فقه و مذهب
    دوما جز قرآن هيچ چيز اضافه و زيادي توي اين مذهب وجود نداره.
    ما دست از تاريخ شستيم
    اسلام دين ، تاريخ و کي چيکار کرد و چيکار کرد که نيست.
    اسلام يعني تسليم در برابر خدا و رسول و بس
    ......
    بگذريم ف عمو جان تو ميتوني يک آيه فقط يک آيه از قرآن بياري که امر به امامت و ولايت داشته باشه..... همون طوري که امر به ايمان به خدا و رسول و اقامه نماز و پرداخت زکات و بر و نيکي داره.....
    به خدا زياد نميگم فقط يک آيه.
    + ديار 
    عجبا!!!! آيه قرآن به حروف ابجد!!!!!
    معاذ الله
    + ديار 
    عمو ايني که تو نوشتي ، مناظره نيست که.... سوال و جوابه به خدا.
    زشته، حرفا و دلايل طرف مقابلتم بنويس تا بشه مناظره
    ولي از من به تو گفتن ف اگه بنويسي ، فيلتر ميشي ها.... اينجا آزادي بيان واسه اهل سنت وجود نداره.....
    به هر حال ، خوش باش
    فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر541 فتنه ها 541+430 مقصر = 971 ظالم971 - 310 عمر =661 عثمان 661 - 231 ابوبکر = 430 مقصر430 +231 ابوبکر = 661 عثمان به ابجد541 مقصرادين الهي 541دشمنه اسلامي 541 عمر ابوبکر541به 541شيطان لعينه ها 541 لکه هاي ننگ شيطان 541 فتنه ها 541 پيامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خيزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 با مذاهبه انحرافي اسلام 541 لجن کشيدنه دينه 541با قلدر اديانو اسلام 541 مجرمي مردد 541 لجن ترين 743-202 محمد علي = 541 منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 دشمنه اسلامي 541 حرام لغمها ملحد دين 541نيستيا 541 به ابجد 1202تفرقه در اديانه اسلامي 1202 سه خليفه =سه خليفه تفرقه در دين نمودند آيه قرآن به ابجد صغير و کبير عمر و ابوبکر و عثمان اين هم آيه قرآن 1202 ان من المجرمين منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمين منتقمون 1202 به ابجد سرکشاي خائن 1317-110 علي = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 ابجدشان ميباشد ضرب 14 معصوم = 196 - 737 شهادت کذاب = 541 عمر ابوبکر 541 دروغگو1216 - 14 معصوم =1202ابوبکر و عمر و عثمان دروغ گو بوده اند ابجدکل 14 معصوم 1743- 1202 سه خليفه= 541 عمرو ابوبکر 541 فلاکتي 541با حيله گري پليد 310 عمر 310+231 ابوبکر = 541عمر ابوبکر 541 فتنه ها541
    http://aaaali110.lxb.ir/

    جمال حيدر کرار قائم آل محمد سلام روح قرآن ياور ما يار ما غير تو کيست جانشينه سرور خاتم و مولايم عليست روح پيغمبر عزيز فاطمه يوسف زهرا همين قائم عليست زاده کعبه زاده محراب شهيد محراب عليست سايه پيغمبر ندارد هيچ ميداني چرا آفتابي چون علي در سايه پيغمبر است گفتم که روم سايه لطفش بنشينم گفتا که علي نور بوود سايه ندارد با هر تپشي که در دله آگاه است يک نغمه لا اله الا الله است آنجا که بلند است نداي توحيد گلبانگ محمدا" رسو الله است توحيدو نبوتو امامت هر سه در گفتن يک علي ولي الله است در روز غدير خم نور حق پيدا شد حق بحق دار رسيد دين خدا کامل شد گفت پيغمبر به ياران اينچنين نيست جز حيدر اميرالمونين امير المومنين در کعبه دوشش کسي غير از علي نيست وارث پيغمبرو دين خدا مولاء عليست در روز غدير خم نور حق پيدا شد وز جهاز اشتران منبري بر پا شد بگرفت محمد چو علي را سر دست سوگند به ذات حق که حق پيدا شد09126005246وبلاگ ابجد قرآن تشريف بياوريد ممنونم
    http://alialiali.loxtarin.com
    http://aaaali110.lxb.ir/
    فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر541 فتنه ها 541+430 مقصر = 971 ظالم971 - 310 عمر =661 عثمان 661 - 231 ابوبکر = 430 مقصر430 +231 ابوبکر = 661 عثمان به ابجد541 مقصرادين الهي 541دشمنه اسلامي 541 عمر ابوبکر541به 541شيطان لعينه ها 541 لکه هاي ننگ شيطان 541 فتنه ها 541 پيامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خيزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 با مذاهبه انحرافي اسلام 541 لجن کشيدنه دينه 541با قلدر اديانو اسلام 541 مجرمي مردد 541 لجن ترين 743-202 محمد علي = 541 منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 دشمنه اسلامي 541 حرام لغمها ملحد دين 541نيستيا 541 به ابجد 1202تفرقه در اديانه اسلامي 1202 سه خليفه =سه خليفه تفرقه در دين نمودند آيه قرآن به ابجد صغير و کبير عمر و ابوبکر و عثمان اين هم آيه قرآن 1202 ان من المجرمين منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمين منتقمون 1202 به ابجد سرکشاي خائن 1317-110 علي = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 ابجدشان ميباشد ضرب 14 معصوم = 196 - 737 شهادت کذاب = 541 عمر ابوبکر 541 دروغگو1216 - 14 معصوم =1202ابوبکر و عمر و عثمان دروغ گو بوده اند ابجدکل 14 معصوم 1743- 1202 سه خليفه= 541 عمرو ابوبکر 541 فلاکتي 541با حيله گري پليد 310 عمر 310+231 ابوبکر = 541عمر ابوبکر 541 فتنه ها541
    + جاسم 
    دين ما بر پايه ي قران است و کسيکه دران زيادي کند يا از ان بکاهد از ما نيست
    + حالا 
    اياشمااهل سنت ميتوانيدايه اي رابياوريدک دين خودراثابت کنيد
    + محسن 
    در مسند امام زيد بن علي از زيد بن علي از پدرش از جدش علي روايت ميکند که گفت:{نهي رسول الله عن نکاح المتعه عام خيبر}
    منابع:الروض النصير شرح مجموع الفقه الکبير{23/4}.تهذيب الاحکام طوسي{251/7}.الاستبصار طوسي142/3.وسائل الشيعه عاملي441/4
    امام جعفر صادق همانطور که در بحار الانوار {318/100}امده است از او در باره ي متعه سوال شد گفت:جز انسانهاي فاجر کسي ديگر نزد ما انها را انجام نميدهد..در {الروض النضير}در فقه زيديه امده است او درباره نکاح متعه گفت:همان زني است{الروض النضير شرح مجموع فقه الکبير226/4 و دعائم الاسلام229/2}
    امام محمد باقر درباره نکاح متعه گفت همان زني است.... همانطور که در روض النضير امده است ودرباره نهي ائمه از نکاح متعه به کتاب الکافي کليني 449/5و453}مراجعه شود
    امام حسن بن يحيي بن زيد فقيه اهل عراق اجماع اهل بيت درباره نهي از نکاح متعه را نقل ميکند{الروض النضير شرح مجموع الفقه الکبير226/4}




    اين واضح است که زيديه و اسماعليه که از اهل بيت تبيعيت ميکنند و همچنين اهل سنت انرا حرام ميدانند
    رواياتي که از ائمه مبني بر تحليل ان روايت شده اند همه دروغند چون با قران .سنت.اجماع صحابه و فقهاء امت از جمله فقهاء اهل بيت تعارض دارند و سند انها نيز ضعيف است
    + محسن 
    فردا برايتان گفته هاي اهل بيت در مورد نکاح متعه را از کتابهايتان مي اورم که هنوز پاک نشده است امروز کار دارم
    + محسن 
    حالا گفته عمربن الخطاب که شما در اينجا اين چنين در موردش دروغ گفتيد و همچنين که نميدانم کدام عالم اهل سنت بوده است که از من پسر بچه17ساله به احکام دين نااگاه تر بوده است
    عبدالله بن عمر{رض} ميگويد :وقتي عمربن الخطاب{رض} به ولايت رسيد براي مردم خطبه خواند و گفت :پيامبر خدا{ص}سه بار نکاح متعه را براي ما مباح و سپس انرا حرام کرد.قسم به خدا اگر ببينم مرد متاهلي نکاح متعه کند انرا رجم ميکنم مگر اينکه چهار شاهد بياورد و گواهي دهند که پيامبر بعد از تحريم انرا حلال کرده است{ابن ماجه حديث1963 و مسند احمد 552/13}
    يعني عمر شخصا نکاح متعه را تحريم نکرده است بلکه حرمت انرا از پيامبر نقل کرده است و مباح بودن ان سه روز بود و سپس تحريم شد
    + محسن 
    اگر ازدواج موقت در عصر پيامبر مرسوم بوده است حتما خداوند رحمن در قران مشروعيت و احکام تفضيلي ان را بيان ميکرد همانطور که در ازدواج دائم و ملک يمين بيان کرده است
    يقينا اگر ازدواج موقت مشروع بود بخاطر سهولتش عمل به ان بيشتر ميشد پس چگونه خداوند به اين امر مهم سکوت ميکند ولي دو ازدواج ديگر را تشريح ميکند
    خداوند نکاح جاريه را هشت جاي قران بحث کرده است و ايات ديگر مربوط به مشروعيت و احکام ان در قران فراوانند حتي خداوند مسئله اي مانند شراب را که اهميتش از نکاح متعه کمتر است چندين بار ذکر کرده است پس چگونه نکاح متعه که خطرناک تر است و وقوع ان بيشتر خواهد بود در قران ذکر نميکند
    در اين زمينه يک قول درست است اينکه نکاح متعه بر مسلمانان حرام بوده است و انرا عملي نساخته اند واز اول عهد اسلام بر انان حرام گشته است همانطور که در سوره هاي مومنون و معارج ذکر شده است
    + محسن 
    در مورد متعه الان شما را راضي ميکنم
    1-ازدواج موقت در قران
    ازدواج موقت ابتدا در ميان يهود.فارس و... و جود داشته است و به جامعه جاهلي جزيره العرب سرايت کرده است.وقتي دين اسلام امد در ابتداي دعوت دوبار با نزول اين ايات تحريم شد{المومنوم5-7.المعارج29-31}
    مسلمانان در عهد مکي اين نوع نکاح{نکاح موقت} را به خاطر حرمتش انجام ندادند
    وهنگاميکه به مدينه هجرت کردندايات نازل شده جز نکاح دائم و نکاح ملک اليمين چيز ديگري اضافه نکردند
    کسيکه از همسر موقت تمتع ميکند نميتوان او را زوجه ناميد چون در صورت مرگ يکي از انها از هم ارث نميبرند
    خداوند ميفرمايد: ويبراي شما نصف ميراث زنانتان است اگر انها فرزندي نداشته باشند{النساء2}
    اگر همسر موقت زوجه حساب ميشود بايد از هم ارث ببرند و اگر فرزندي داشته باشند يک چهارم از ان شماست
    به اين ايات مربوط مراجعه کنيد{بقره221..نور32-33..نساء3...احزاب50و52}و در سوره نور ميفرمايد و کساني که همسر ندارند به نکاح در اوريد.نور32
    منظور نکاح ملک يمين است سپس ميفرمايد:کسانيکه که امکاني براي ازدواج نمي يابند بايد پاکدامني پيشه کنند تا خداوند از فضل خود انا را بي نياز گرداند.نور33
    پس هر کس زوجه اي نيافت تا با او ازدواج کند خداوند به او توصيه ميکند صبر و عفاف پيشه کند يعني غير از ان دو راه را هاي ديگر حرام اند و اگر نکاح موقت حلال بود اينجا ذکر ميشد
    در سوره نساء ايه 3 ميفرمايد که همان ازدواج دائم است:از زناني که ميپسنديد دو يا سه يا چهارتا را{در يک زمان} به نکاح خود در اوريد
    و اگر ميترسيد عدالت را رعايت نکنيد تنها يک همسر بگيريد
    و يا از کنيزاني که مالک ان انهائيد استفاده کنيد{النساء3}
    خداوند ازدواج با يک زن و ملک يمين را در اين ايه مطرح کرده اگر نکاح موقت مشروع بود حتما خداوند انرا مطرح ميکرد
    سپس خداون بعد از محرمات نکاح ميگويد {النساء24-25}
    يعني اين دو را ازدواج دائم و نکاح ملک يمين هستند. ولي اگر اولي را به ازدواج موقت تفسير کنيم جاي ازدواج دائم که اصل نکاح است در ايات باقي نميماند و اين غير معقول است
     <      1   2   3   4   5    >>    >