فضائل بیشمار علی (ع) - شیعیان اهل سنت واقعی
|
محمد علی ( سه شنبه 86/6/27 :: ساعت 11:22 صبح )
افضلیت علی (ع) بر سایرین بسیاری از فضائل و مناقبی را که شیعیان درباره علی بن ابیطالب نقل میکنند دارای سند و مدارک واقعی است که در کتابهای صحیح و مورد اطمینان اهل سنت هم نوشته شده است و نه تنها از یک راه بلکه از راهها و سندهای گوناگون نقل شده است که دیگر جایی برای دودلی باقی نمیماند. بسیاری از اصحاب، روایتهای بیشماری را در فضائل امام علی نقل کردهاند تا آنجا که ابن حنبل میگوید: « هیچ یک از اصحاب رسول خدا، دارای آنقدر فضائل زیاد نیست جز علی بن ابیطالب» ( مستدرک حاکم ج 3 ص 107- مناقب خوارزمی ص 3 و 19 – تاریخ الخلفا سیوطی ص 168 – صواعق المحرقه ص 72 – تاریخ ابن عساکر ج 3 ص 63 شواهد التنزیل حسکانی حنفی ج 1 ص 19) قاضی اسماعیل و نسایی و ابوعلی نیشابوری هم می گویند: « روایتهایی با سندهای درست در حق هیچیک از اصحاب نیامده است، جز آنچه در حق علی (ع) آمده است.» ( ریاض النظره طبری ج2 ص 82 – صواعق المحرقه ابن حجر ص 118 و ص 72) و این درحالی است که امویان مردم را در قلمرو حکومت اسلامی، وادار به دشنام و نفرین علی کرده و از ذکر هر فضیلتی برای او قدغن نموده و حتی نمی گذاشتند کسی نام علی را بر خود یا فرزندانش بگذارد و علیرغم این انکارها و مخالفتها، فضائل و مناقبش، جهان را فرا گرفته است. و در این باره امام شافعی میگوید: « در شگفتم از مردی که دشمنان، کینه توزانه، فضائلش را پنهان داشتند و دوستانش از ترس آشکار نکردند. با این حال آنقدر فضیلت برای او ذکر شده که زمین وآسمان را پر کرده است. » اما درباره دیگران و سایر اصحاب اینگونه نیست. درباره ابوبکر، در کتب اهل سنت و گروهی که او را برتر از علی میدانند، فضیلتهایی به اندازه امام علی وجود ندارد. گرچه فضیلتهایی که درباره ابوبکر در کتب تاریخی نقل شده است، یا به روایت دخترش عایشه است که موضعش نسبت به امام علی کاملا آشکار است! ( و بیگمان بالاترین تلاش خود را برای یاری رساندن به پدر به کار برد هر چند با جعل روایتهای دروغین!) و یا به روایت عبدالله بن عمر است که او نیز با امام علی بیعت نکرد و از او دوری میکرد و او حدیث میکرد که برترین مردم پس از رسول خدا، ابوبکر است. سپس عمر و پس از او عثمان و بعد از اینها دیگر برتری وجود ندارد و همه مردم یکسانند!! ( صحیح بخاری ج 2 ص 202) و با این حدیث خواسته است امام علی را مانند مردم کوچه و بازار و یک فرد معمولی که هیچ فضیلت و برتری ندارد قلمداد کند! همچنین فضائل ابوبکر را اشخاصی چون عمرو بن عاص، ابوهریره، عروه و عکرمه نقل میکنند و تاریخ نشان داده است که همه اینها از دشمنان حضرت علی بودند و با او جنگیدهاند، نه با سلاح بلکه با دروغپردازی و جعل احادیث در فضیلت دشمنان و مخالفانش و حتی کسی را که با حضرت جنگیده و کارزار کرده، از شدت دشمنی و کینهتوزی نسبت به علی، او را تعریف کردند و ستایش نمودند. ( فتح الباری فی شرح صحیح بخاری ج 7 ص 83- تاریخ الخلفا سیوطی ص 199 – الصواعق المحرقه ابن حجر ص 125) اگر ابوبکر با فضیلت تر بود؟! قطعا اگر پیامبر (ص) ایمان ابوبکر را بالاتر از همه میدانست، اسامه بن زید را امیر و فرمانده او قرار نمیداد و در شهادت دادن به نفع او امتناع نمیورزید و به او نمیفرمود : « نمیدانم پس از من چه خواهی کرد» تا آنجا که ابوبکر را به گریه واداشت( موطا امام مالک ج 1 ص 307- مغازی واقدی ص 310) و علی بن ابیطالب را پشت سر او نمیفرستاد که سوره برائت را از او بگیرد و او را از تبلیغ آن منع نمی کرد ( صحیح ترمذی ج 4 ص 339- مسند امام حنبل ج 2 ص 319 مستدرک حاکم ج 3 ص 51) و روز خیبر برای دادن پرچم به فرد شایستهای نمیفرمود :« فردا پرچم را بدست مردی میسپارم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند قهرمان نبرد است و هرگز فرار نمی کند و خداوند قلبش را با ایمان آزمایش کرده است» و آنگاه پرچم را به دست علی داد و به ابوبکر نداد ( صحیح مسلم باب فضائل علی بن ابیطالب) و ... و اگر آن روایت که میگوید : « اگر میخواستم خلیل و دوستی صمیمی برای خود بگیرم ابوبکر را بر میگزیدم» مورد بررسی قرار دهیم، این تناقض پیش خواهد آمد که او روز « مواخات صغری» درمکه و روز « مواخات کبری » در مدینه کجا بود که در هر دو روز پیامبر، علی را به اخوت برگزید و به او فرمود « تو برادر من در دنیا و آخرت هستی» و هیچ اعتنایی به ابوبکر نکرد ( تذکره الخواص ابن الجوزی ص 23- تاریخ دمشق ابن عساکر ج 1 ص 107 – مناقب خوارزمی ص 7 – فصول المهمه ابن صباغ مالکی ص 21) حال اگر از فضائل بگذریم، و به سیئات و بدیها روی آوریم، یک گناه و اشتباه را از علی بن ابیطالب در کتابهای دو گروه نمییابیم در صورتیکه برای دیگران بدیها و تبهکاریهای زیادی در کتابهای اهل سنت سراغ داریم! | |||||
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
|||||
|