با سلام دو نكته درباره عبدالله بن سبا بايد مد نظر تحليلگران قرار گيرد: 1- فرض اول آن كه عبدالله بن سبا شخصيتي موهوم است ( كه علامه عسكري در كتاب خود به همين نام آن را اثبات مي كند) در اينصورت سوال اينجاست كه چرا در برخي كتب رجالي و يا تاريخي به او اشاره شده است ؟
پاسخ آن است كه موهوم و ساختگي بودن يك شخصيت تاريخي كه نام او از سالهاي دور وارد تاريخ شده است مانع از آن نيست كه گروهي از تاريخ نويسان بعدي ( بعد از ساخته و پرداخته شدن شخصيت موهوم او) نام او را نقل كرده باشند . شناخت دروغ بودن چنين شخصيتي كه بنا به اعتذاف بسياري از محققين اهل سنت هم موهوم مي باشد كار ساده اي براي تاريخ نويسان گذشته نبوده و امروزه با گسترش دامنه اطلاعات و كتب مختلف و استناد و تحليل براحتي مي توان چيرزي را فهميد كه در گردو خاك دوران اموي ممكن نبوده است . پس به جاي تكرار نام او از ميان كتب شيعه و سني بايد يك مرد پيدا شود و دلايل و استدلالاتي را كه نشاندهنده ي دروغ بودن اين شخصيت خيالي است رد كند! نه آن كه دوباره به سراغ همان كتب و مداركي رود كه يا خود سازنده قصه باشند و يا ناقل خبر دروغ ببوده اند و امكان يا توانايي نقد آن را نداشته اند.
2- فرض دوم صحت شخصيت چنين آدمي است ! بفرض محال كه وي وجود خارجي داشته است و افكار غلو آميزي هم از خود منتشر كرده باشد. آيا شيعه امروزين (شيعه جعفر صادق عليه السلام) افكار و عقايد خود را منتسب به اهل بيت پيامبر مي داند يا منتسب به او؟ آيا براي افكار و عقايد خود دلايل عقلي و نقلي بسيار دارد يا منحصر به اقوال او ست؟! روشن است كه وقتي از روبرو شدن با استدلال عاجز باشيم به سراغ اين حرفها مي رويم . لابد عبدالله بن سبا به وجود خدا هم معتقد بوده است (اصل وجود خدا را مي كويم نه اين كه خدا كيست؟) پس حالا ما منكر وجود خدا شويم چون او آن را قبول داشته ؟!! اين چه استدلال ضعيفي است ! حتي مشركين مكه در زمان بعثت هم به الله معتقد بودند. حالا درست است كه ما بياييم و بگوييم الله زاييده و ساخته و پرداخته مشركين است ؟!! خير ! عقايد شيعه امروزين تفاوتهاي بنيادين با آنچه كه بنام عبدالله بن سبا منتشر كرده اند دارد و اگر مشابهت هايي هم باشد در جنبه هاي حق است . مثل مشابهت برخي عقايد اسلام با مشركين . ( مشابهت نه عين هم بودن )