سلام به شما دوست عزيز.
چرا فکر ميکنيد که فقط و فقط شما هستيد که نهج البلاغه را خوانده ايد؟
من هم خوانده ام و جالب است بدانيد که سنيان هم آن را خوانده اند و به جرات ميگويم بيش از شيعيان.
شيعياني که در بين آنها اگر بپرسيد به سختي مي توانند از امام اول تا امام دوازدهم خود را به ترتيب معرفي کنند.
يقينا نهج البلاغه قرآن نيست که داراي محاسبات رياضي باشد و با کوچکترين تغييري در آن تمام فاکتورهاي شناساييش به هم بريزد.
شما درست ميفرماييد.
اما اگر در زمان پيدايش اين مذهب شيعه که در حال حاضر در اين مملکت ميبينيم(به عبارتي تشيع صفوي نه علوي)چيزي به اين کتاب اضافه ميشد،الان چه کسي از ما متوجه آن ميشد.
يقينا کساني هستند که تمام اين مطالب را ميدانند و ما و عقايد پاک مردم را بازيچه خود قرار داده اند و بخاطر سياستهاي کثيف خود لب هم باز نميکنند.
من به ايراني بودنم از قبل اسلام افتخار ميکنم نه بعد از آن.
به نظر من با وارد شدن اسلام در کشور ما شخصيت حقيقي ما از ما گرفته شد و گرچه يقين دارم که اسلام بهترين ديني است که از سوي خداوند بر مردم آمده است.
دوست عزيز نهج البلاغه بري من مثل قرآن نيست.بلکه سخن يک بزرگ است و بس.
همانطور که حضرت محمد نيز گفته است،هرچه علي بگويد با حق يکي است .
پس من مطمئن هستم اين گفته علي نيست که در نهج البلاغه آمده.
از شما سوالي دارم و لطفا جواب ديد.
اگر علي از خلافت آنها گله ميکرد.چرا بعد از به اصطلاح شهات فاطمه دختر خود را به عمر داده است و اين مسئله نيز مثل روز براي علاماي شيعه نيست روشن است؟
اگر عمر فاطمه را کشته علي در مقابل عمر چه کرده؟آيا سکوت کرده؟
آيا علي از عمر ميترسيده؟اون هم عليي که درب خيبر را با اون قدرت کنده است؟
يا شايد مردن همسر علي براي او مهم نبوده؟
شايد براي حسن و حسين هم مهم نبوده که اگر بود با عمر همراه نمي شدند.
وصد البته که شما شيعيان مي فرماييد که عمر در پشت خانه علي ايستاد که علي بيرون بيا ،وگرنه خانه ات را روي سرت خراب مبکنم!
که يقينا در مبارزه تمام بزرگان عرب سگ علي هم نميشدند.
و يا اينکه علامي شما ميفرمايند که دست علي و يا فاطمه را بستند و با اسب روي زمين کشيدند(اون هم کسي دست علي رو ببنده!!)
و يا ميرفماييد در زمن خلافت اين سه نفر علي براي حفظ جانش در مسجد با اينها نماز ميخواند.
تو رو خدا با اين صحبتها علي رو خورد نکنيد که به خدا علي اين نبوده که شما ميگوييد و به نظر من هيچ يک از اين موارد اصلا صحت نداشته.
و اشکال شما در اين است که بجاي خواندن قران و تاريخ به جزئيات ميپردازيد.به مسائلي که اصلا معلوم نيست که چه کسي از زبان بزرگان نوشته است.
وسوال ديگري نيز دارم.
آيا ابوبکر را به عنوان گروه محاجرين قبول داريد؟حتما جواب دهيد.
آيا اين شخص از صحابه پيامبر بوده است يا نه؟
آيا عايشه همسر پيامبر بوده يا نه؟
اگر بوده چرا به آن توهين ميکنيد در حالي که قرآن ميفرمايد که تمام زنان پيغمبر ام المومنين هستند و شما حق اهانت به آنها را نداريد.

لطفا براي يک لحظه که شده فراموش کنيد که اصلا مسلمان هستيد و بدون تعصب به همه مسائل نگاه کنيد.
و يک حديث از حضرت محمد براي شما مينويسم که مورد قبول تمام فرقه هاي اسلامي است:
هرچه از طرف ما براي شما آوردند اگر مطابقت با قرآن نداشت هرگز نپذيريد.
حال هرچه خواستيد بگويد با قرآن مطابقت بدهيد و ببينيد آيا صحيح است؟

سيد ذولفقار عزيز،دوست من...فقط اين را بدانيد که من وشما در آن زمان نبوديم که اينقدر با صراحت بتوانيم حق را از باطل تشخيص دهيم و حکم خود در باره کساني صادر کنيم که قرآن به خوبي از آنها ياد کرده است.
خداوند در قرآن ما را از توهين کردن به کفار هم نهي کرده است،حال به خود بنگريد که چقدر به اين اشخاص توهين کرده ايد،و به شخصه بر حصب عادات خانوادگي اين کار را انجام داده ام.ولا اين که خطا کار باشند،اما باز مسلمان و هم کتاب شما هستند.
قرآني که به شما ميگويد تجسس در کار گذشتگان وظيفه شما نيست.
من مخلص همه بزرگان و خوبان هستم....