• وبلاگ : شيعيان اهل سنت واقعي
  • يادداشت : اهانت دجالان به علي بن ابيطالب (ع)
  • نظرات : 18 خصوصي ، 182 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شي بل 

    يه روز بزرگان(اخوندها) شعيه از يك بزرگ اهل سنت دعوت مي كند تا اهل سنت را از بين ببرند

    وا اين بزرگ اهل سنت دعوت را مي پذيرد و به قم سفر مي كند

    ايشون وقتي كه به قم مي رود و مي خواهد وارد جلسه شود

    (تمام ايت الله ها با خنده نشسته ان از خود مت مطمعن هستند

    ما با دروغ هايمون اون ها را شكست مي دهيم)

    داشتم مي گفتم وقتي كه مولانا صاحب مي خواست وارد اتاق جلس شود كفش هايش را با خود به داخل مي برد

    يكي سر گروه اخوند ها مي پرسد : براي چي كفش هايت را با خود در داخل اوردي

    مولانا صاحب جواب مي دهد: در زمان رسول الله داشت سخنراني مي كرد يكي از شيعيان كفش ها او را دزديد وسه همين من كفشهايم را با خودم اوردم

    اون بزرگ شيعه بلند مي شه مي گويه اون موقه كه شيعه نبوده چرا دروغ مي گوي

    مولانا صاحب جواب مي ده پس شما از كجا اومدي؟

    در قران نوشته بعد از رسول اكرم ديگه پيامبري نمي آيد

    مولانا صاحب اون شاش را بر مي داره بر مي گرده به بلوچستان