• وبلاگ : شيعيان اهل سنت واقعي
  • يادداشت : اهانت دجالان به علي بن ابيطالب (ع)
  • نظرات : 18 خصوصي ، 182 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمدم بنده ي خدا 
    اگر مقام ولايت و امامت امام علي (رض) جزو اصول اساسي و شريطه هاي بنيادي اسلام مي بود و عمر و بوبکر (رض) دشمنان و غاصبان علي بودند، خداوند در 6236 آيه اي که نازل کرده حداقلش بايد يک آيه به صراحت در مود ولايت مولا علي (رض) مي بود حال مي بينيم که در مورد اصول ديگر (توحيد، نبوت و معاد) و ارکان اسلام (نماز ، روزه، زکات ، حج ، جهاد) و حتي ذوالقرنين و ... آيات متعددي نازل شده که بر هر انسان واضح و عاقلي کاملا واضح و مبرهن است و در عمل کردن به آن ها شکي نيست.
    يقينا چيزي که جزو اصول قرار مي گيرد بايد در قرآن کاملا واضح باشد (حتي در حد يک آيه) که ديگر جاي هيچ شک و شبه اي باقي نماند و همگان بهش عمل کنند. نه اينکه با تفسير و تلبيس و داستان سرايي آخوندها و فرقه هاي گوناگون سر و ته آيه رو قيچي کنند و يک چيز من درآوردي يا تودرآوردي (مثل حادثه ي غدير افسانه يا شهادت فاطمه ي زهرا - ام ابيهاي رسول نازنين) تحويل مردم دهند و مردم خوش باور هم باور کنند.
    ---------------------------------------------------------------------
    و جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا
    «حق» قرآن است و بس.
    ---------------------------------------------------------------------
    از بزرگان راستينت ياد بگير :
    {شيخ سعدي شيرازي} :
    چه نعت پسنديده گويم تورا؟ / عليک السلام اي نبي الوري
    درود ملک بر روان تو باد / بر اصحاب و بر پيروان تو باد
    نخستين ابوبکر پير مريد / عمر، پنجه بر پيچ ديو مريد
    خردمند عثمان شب زنده‌دار / چهارم علي، شاه دلدل سوار
    خدايا به حق بني فاطمه / که بر قول ايمان کنم خاتمه
    اگر دعوتم رد کني ور قبول من و دست و دامان آل رسول

    {مولانا جلال الدين بلخي} :
    چون محمد يافت آن ملک و نعيم /قرص مه را کرد او در دم دو نيم
    چون ابوبکر آيت توفيق شد/ با چنان شه صاحب و صديق شد
    چون عمر شيداي آن معشوق شد / حق و باطل را چو، فاروق شد
    چون که عثمان، آن را عين گشت / نور فايض بود و ذي النورين گشت
    چون ز رويش مرتضي شد در فشان / گشت او شير خدا در مرج جان