باتشکر از زحمات شما عزيزان توصيه اي که دارم کليه مطالبي که مورد

تشکيک اهل سنت وشيعه است بطور مستدل پاسخ داده شود تا جاهلان پي به حقانيت شيعه ببرند و با طرح سئوالات واهي قران وپيامبر و کتب دانشمندان خودرا زير سئوال نبرند اجرکم عند الله

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را

که به ماسوا فکندي همه سايه‌ي هما را

دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين

به علي شناختم به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علي گرفته باشد سر چشمه‌ي بقا را

مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو اي گداي مسکين در خانه‌ي علي زن

که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را

بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من

چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا

بجز از علي که آرد پسري ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهداي کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان

چو علي که ميتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را

بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت

که ز کوي او غباري به من آر توتيا را

به اميد آن که شايد برسد به خاک پايت

چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چوناي هردم ز نواي شوق او دم

که لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را

«همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي

به پيام آشنائي بنوازد و آشنا را»

ز نواي مرغ يا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا

با سلام

علي نوشته

"

سلام، شما مي گوييد که حضرت علي از جانب خداوند به عنوان جانشين انتخاب شده است. اينجا يک سوال پيش مي آيد که آيا خداوند بزرگ است يا حضرت علي؟ جواب آن واضح است خداوند. ولي چرا حضرت علي جانشين نشد؟ چند گزينه وجود دارد، خدا وکيلي خودتان قضاوت کنيد.

1- موضوع جانشيني حضرت علي اصلا صحت ندارد.

2-حضرت علي از فرمان خدا سر پيچي کرده (به هر دليلي) پس کافر است.

3-حضرت علي يا افراد ديگري اين موضوع را به کذب مطرح کرده اند."

و چه چرت نوشته!!!! يعني به اون مخ فندقيت گزينه ديگه اي نمي رسيد!!!!!! هيهات...ازين کوته فکري!!!

? . حمله خليفه دوم به حضرت صديقه طاهره

الشهرستانى: عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمه عليها السلام يوم البيعه حتّى ألقت الجنين من بطنها وکان عمر يصيح: إحرقوا دارها بمن فيها، وماکان فى الدار غير علىّ وفاطمه والحسن والحسين وزينب(عليهم السلام).

الملل والنحل: ?/??. طبعه بيروت، دار المعرفه.

قال المسعودى: فهجموا عليه وأحرقوا بابه، واستخرجواه منه کرهاً، وضغطوا سيّده النساء بالباب حتّى أسقطت محسناً.

اثبات الوصيه:???.

قال ابن حجر العسقلانى: إنّ عمر رفس فاطمه حتّى أسقطت بمحسن.

لسان الميزان:?/???.

قال الصفدى: إنّ عمر ضرب بطن فاطمه يوم البيعه حتّى ألقت المحسن من بطنها.

الوافى بالوفيات: ?/???.

روايات فراواني از طريق اهل سنت و شيعه نقل شده است که غضب فاطمه ، غضب پيامبر و غضب پيامبر غضب خداوند است :

عن على رضى اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله وسلم لفاطمه: «إنّ اللّه يغضب لغضبک، ويرضى لرضاک . هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه .

المستدرک: ?/???، مجمع الزوائد: ?/???، الآحاد والمثاني للضحاک: ?/???، الذريه الطاهره النبويه للدولابي: ???، المعجم الکبير للطبراني: ?/???، ??/???، نظم درر السمطين للزرندي الحنفي: ???، الکامل لعبداللّه بن عدي: ?/???، تاريخ مدينه دمشق : ?/???، أسد الغابه :?/???، ذيل تاريخ بغداد: ?/???، ?/??? ميزان الاعتدال :?/???، الإصابه: ?/???،???، تهذيب التهذيب: ??/???، سبل الهدى والرشاد للصالحي الشامي: ??/ ?? .

عن المِسْوَر بن مَخْرَمَه أنّ رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم قال: «فاطمه بَضْعَه منّى فمن أغضبها أغضبني .

صحيح البخارى ?/???، (ص ???، ح ????)، کتاب فضائل الصحابه، ب ?? ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَهِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم.

عن المسور بن مخرمه قال قال رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم: «إِنَّمَا فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا .

صحيح مسلم ?/??? ح ????) کتاب فضائل الصحابه رضى الله تعالى عنهم، ب ?? ـباب فَضَائِلِ فَاطِمَهَ بِنْتِ النَّبِيِّ عَلَيْهَا الصَّلاَهُ وَالسَّلاَمُ .

و از قطعيات تاريخ است که حضرت زهرا سلام الله عليها تا آخر عمر از دست خليفه و دار و دسته‌اش غضبناک بود و هر گز از آن‌ها راضي نشد .

محمد بن اسماعيل بخاري مي‌نويسد :

فغضبت فاطمه بنت رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم فهجرت ابا بکر فلم تزل مهاجرته حتى توفيت.

صحيح البخارى: ?/??، ش ????.

بنا بر نقل ابن قتيبه دينوري ، وقتي ابوبکر و عمر به ملاقات حضرت زهرا آمدند ، حضرت زهرا به آن‌ها گفت که آن دو را تا آخر عمر پس از هر نمازش نفرين خواهد کرد .

واللّه لأدعونّ اللّه عليک في کلّ صلاه أصلّيها .

الإمامه والسياسه، تحقيق الشيري ج ?، ص ??.

اما از ديدگاه روايات شيعه ، اين که قاتل حضرت زهرا سلام الله عليها ، عمر بن الخطاب است ، قطعي است . ما فقط به نقل يک روايت اکتفا مي‌کنيم :

وکان سبب وفاتها : أن قنفذا مولى عمر لکزها بنعل السيف بأمره ، فأسقطت محسنا ومرضت من ذلک مرضا شديدا ، ولم تدع أحدا ممن آذاها يدخل عليها .

? . آوردن وسائل آتش سوزي ودرگيرى لفظى ميان حضرت صديقه و خليفه دوم:

البلاذرى: باسناده عن سليمان التيمى وعن ابن عون: إنّ أبابکر أرسل إلى على(عليه السلام)يريد البيعه فلم يبايع، فجاء عمر ومعه فتيله فتلقّته فاطمه على الباب، فقالت فاطمه: يابن الخطاب! أتراک محرقاً عليّ بابى؟ قال نعم: وذلک أقوى فيما جاء به أبوک.

انساب الاشراف: ?/???.

أبو الفداء: قال: ... فأقبل عمر بشيء من نار على أن يضرم الدار، فلقيته فاطمه رضى اللّه عنها وقالت: إلى أين يابن الخطاب؟ أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.

تاريخ أبي الفداء: ?/???.

وابن عبد ربّه: الذين تخلّفوا عن بيعه أبي بکر: علىّ والعباس، والزبير، وسعد بن عباده، فأمّا على والعباس والزبير فقعدوا فى بيت فاطمه حتّى بعث اليهم أبو بکر عمر بن الخطاب ليخرجوا من بيت فاطمه وقال له: إن أبوا فقاتلهم. فأقبل عمر بقبس من نار على أن يضرم عليهم الدار فلقيته فاطمه فقالت: يابن الخطاب! أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.

العقد الفريد:?/??، طبعه مکتبه الرياض الحديثه.

بخوانيد و قضاوت کنيد !!!

رواياتى که در رابطه با هجوم به خانه حضرت صديقه طاهره در کتب اهل سنت آمده به چند دسته مى شود تقسيم کرد .

?. تهديد به سوزاندن خانه:

ذکرالطبرى: باسناده عن زياد بن کليب قال: أتى عمر بن الخطاب منزل علىّ وفيه طلحه والزبير ورجال من المهاجرين فقال: واللّه لأحرقنّ عليکم أو لتخرجنّ إلى البيعه»، فخرج عليه الزبير مصلتاً بالسيف فعثر فسقط السيف من بده فوثبوا عليه فأخذوه.

تاريخ الطبرى: ?/???.

وابن أبي الحديد: عن سلمه بن عبد الرحمان قال: فجاءعمر اليهم فقال: «والذى نفسى بيده لتخرجنّ إلى البيعه أو لأحرقنّ البيت عليکم .

شرح نهج البلاغه: ?/??? (?/??).

?. آوردن وسائل آتش سوزى و بى توجهى خليفه دوم بر اعتراض مردم:

وابن قتيبه: قال: ... وقال عمر: والذى نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لأحرقنّها على من فيها! فقيل له: يا أباحفص إنّ فيها فاطمه!! فقال: وإن.

الامامه والسياسه: ?/??، أعلام النساء لعمر رضا کحاله: ?/???.

سلام عليکم به تمامي کساني که پيرو راه خداوند مي باشند

من يک سني متعصب بودم که باديدن شبکه اهل البيت توسط اللهياري شيعه شدم چون ديدم که واقعاً در کتب بخاري و مسلم چه چرندياتي آمده است تو را به خدا اي اهل سنت کمي فقط کمي کتب خود را مطالعه کنيد فقط ببينيد چه قدر تناقض در کتب وجود دارد و از همين کتب صحيح بخاري و صحيح مسلم مي شود شيعه شد

و اگر دوست داشتيد که بيشتر بدانيد حتما شبکه اهل البيت که متعلق به آقاي اللهياري مي باشد را نگاه کنيد چندروزي بدون تعصب و اصلاً تا چند روز اصلاً انگار هيج يک از خلفا را نمي شناسيد و بي طرف باشيد ببينيد در کتب دسته اول اهل سنت چه خبر است ؟ خدا را شکر که شيعه شدم و حق را پيدا کردم والله قسم مي خورم که مذهب امامت بعد از رسول خدا حق است بياييد و از آتش جهنم به سمت بهشت که واقعاً صفا دارد مکتب و مذهب حقه اهل بيت عليهم السلام

ملايمتي وضرب وشتم کرده باشد را داشته باشد . مگر انکه او براي خود خداي ديگري داشته باشد که او را حمايت وتشويق بر ادامه رفتار نمايد. ومسلما ان خدايي که به کشته شدن عزيز پيامبر وبد رفتاري با اهل بيت او رضا داشته باشد خداي مهربان ويکتاي ما نيست و طبيعتا پيروان ان شخص نيز به راه خدايي استوارند که خداي خود اوست نه خداي مهربان رسول اکرم - رسول خدا حتي در مقابل ازار واذيت يک يهودي صبر کرده وبا محبت به ملاقات وعيادتشان رفتند تا مسلمان شوند وهميشه از توسل به بد رفتاري و خشم خود داري مينمودند و ازخشم به شدت نهي مينودند وهرگز به ان متوسل نشدند که از خصوصيات نفس غريزي است که به دور از شان مقام انسان است . وبه پيروي از سنت ايشان حضرت علي ابن ابي طالب با اين همه اذيت وازار واز دست دادن همسر بزگوارشان باز به زور و خشم ومقابله کردن روي نياوردند . وصبر نمودند و دم نزدندند تا مبادا دين اسلام که درآستانه از دست دادن پيامبر خود بود دچار تشويش هرج و مرج نگردد . در برابر نظرات . اگر مطلب با نفس ناطقه انساني بررسي شود در برابر کلام منطقي که همان ايات سوره مائده است ابتدا تفکر و سپس پذيرش آن ميباشد . و اما اگر با ابعاد احساسي و تعصب به بيان و جواب پرداخته شود . ادله اي همراه با منطق بيان نميشود . و متاسفانه در بسياري از مطلب هاي عنوان شده از جانب چه شيعه و چه تسنن هر دو به دليل نداشتن تزکيه نفس خويش وهمراه با نداشتن علم لازم و تنها با داشتن تعصب بيهوده به بيان کلمات نادرست رو آورده اند.. من مهدي ناتوان به درگاه خداوند - به آن جهت به بيان صحبت با شما پرداختم که در نوع بيان نظراتتان ادب و صلابت نفس را به وضوح مشاهده نمودم . به خدا ميسپارمتان برادر من .

سلام بر شما . مطلب پايين در هنگام کپي به اشتباه دو بار در يک صفحه تکرار شده است. که اصلاح شده آن رادر اين صفحه قرار مي دهم .

رسول اکرم يا محبت رفتار نمودند تا دين اسلام در قلوب مردمان جاي گرفت وبه اسلام گرويدندو تمامي مقدمات پيشرفت را در ادامه گسترش اسلام محيا نمودند. واين امکانات به جانشين ايشان واگذار شده تا ادامه راه را بپيمايد. ولي نه تنها با جنگ بلکه با تصرف قلوب ودلهاي مردمان- ومرتبه به دست آوردن قلوب ودلها وسپس يقين مردمان امکان پذير نيست مگر به همان سيره وروش تمامي اوليا خداي سلامي ديگر وادمه بيانات در مورد سوره مائده ---رسيديم به مرتبه گسترش دين اسلام .رسول خدا با محبت اتحاد را به وجود متعال که داشتن نشانه اي خاص و معجزه اي است که مردمان طلب ميکنند تا به حقانيت او که دال بر يک علم بالا وارتباطي خاص با خداي عالميان باشد پي برده وبه حقانيت او گواهي بدهند . ودر اينجا ميباشد که اگر گروهي يا کشور ياشهري بر کفر خود پا فشاري نمودند . از اين جا به بعد حکم برخورد با انها- متوسل شدن به زور وجنگ و سرنگوني انها ميباشد ودر ادامه باقي مانده از انها ديگر راهي ندارند- مگر تسليم وپذيرش بي قيد وشرط دين اسلام . اما اگر اين مسئوليت بسيار مهم که از امر خداي متعال است به کسي برسد که از اين علم بي بهره باشد . تنها از يک راه ميتواند استفاده کند- ان هم فقط توسل به زور وقدرت وجنگ است که متقابلا ديني گسترش ميابد که دين داران ان هم به تبعيت از رهبر خود در بروز هر مشکلي سريعا به زور وکشتار متوسل ميشوند. که در تاريخ سند اين جنايات بسيار است تا هم اکنون وکشتار مردم بي دفاع بحرين - يمن وديگر کشورها -که به دست مزدوران عربستان در حال انجام است . ودر ادامه جنگ وکشتار وبه اتش کشيدن مساجد و طبيعتا سوختن قرانها در مساجد به دست اهل سنت عربستان وامارات به همراهي با کشور کفر امريکا. که در سوره مائده بيان شده ان عده از شما که اهل کتاب را به دوستي بگيرد از رحمت خدا به دور است. اري ديني که قلب ها را فرا نگرفته و تنها به صورت يک ايين و رسم در آمده به راحتي دست خوش تغييرات وتحولات ونظرات اشخاص مختلف ميگردد . واين ميشود که امروز يک دين به روش ها وفرقه هاي مختلف که همواره با يکديگر در حال تضاد هستد تبديل شده است . حتي يک روايت وسند دال بر امر ونشانهاي خاص که بيانگر يک ارتباط وقدرت الهي خاص که از توان بشر خارج باشد از خلفا نه ديده شده ونه هرگز بيان شده . اما کسي که جانشين بر حق رسول اکرم بوده بر طبق تمام مستندات و آيات و درايتها از ابتدا با شکافتن ديوار کعبه وورود مادر ايشان وسپس تولد ايشان در خانه خدا که از ابتدا نشانه اي از معجزات خداوند را به همراه داشته تا از جادر آوردن در قلعه خيبر و در زمان مراجعت سران قوم يهود ايشان به قدرت خداي متعال با خارج نمودن ناقه از دل کوه موجب ايمان اوردن گروه بسياري از يهوديان گرديد . با اين همه نشانه وادله بر حق من به اطمينات کامل ميگويم که به خدا علم شما که در دنياي امروز هستيد بسيار وسيع تر از کسي است در زمان جاهليت زندگي مينمودو تا قبل از امدن رسول اکرم از هر علم ونشانه خداي متعال بي بهره بوده وبا امدن رسول خدا ايمان اورده واسلام را پذيرفته که خداوند در ايه اي در قران کريم بيان ميفرمايد که هرگزامر رهبري وهدايت به کساني که تا قبلا از امدن رسول خدا به دور از يکتا پرستي بودند واگذار نخواهد شد .يک چيز را در نظر بگير تا همه چيز را به حقيقت بداني وانهم اين است که کسي که داراي نشانه هايي از معجزات وپشتيباني خداوند است بر حق است وکسي خود را برتر وافضل بر او دانسته وبه مخالفت با او پرداخته و تا انجا که در اين راستا دختر رسول خدا جان خود را از دست بدهد نميتواند توجه وپشتيباني خداوندي را که بر اهل بيت رسولش نا ملايمتي وضرب وشتم کرده باشد را داشته باشد