سخنان عصام العماد - شیعیان اهل سنت واقعی
|
محمد علی ( چهارشنبه 86/8/2 :: ساعت 6:58 عصر )
در یادداشت قبلی نوشتم که پس از پخش مصاحبه دکتر عصام العماد از تلویزیون، مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت سیستان، به انتقاد از صدا و سیما پرداخت و متاسفانه در اعتراض خود، واقعیت را کمی تغییر داده و سخنانی گفتند که نشان دهنده غفلت و شتابزدگی ایشان است. وی در سخنان خود از صدا و سیما خواست که فرصتی را هم در اختیار بزرگان و علمای شیعه که سنی شدهاند، بدهد تا آنها هم دلایل تغییر مذهب خود را بیان کنند!! ایشان همچنین ضمن اشاره به این نکته که دکتر عصام هرگز سنی نبودهاند اظهار داشتند : «من در این جا این مطلب را اعلام میدارم که اهل سنت بالاتفاق از دوستداران حضرت علی رضی الله عنه هستند و هرکس که نسبت به حضرت علی، اهل بیت ایشان، حضرت حسین، حضرت حسن، و حضرت فاطمه رضی الله عنهم محبت نداشته باشد صد در صد او سنی نیست. سنی به کسی می گویند که خلفای راشدین و فرزندان آن حضرت صلی الله علیه و سلم، ازواج مطهرات و همه مهاجرین و انصار رضی الله عنهم را دوست داشته باشد.»... پس از این سخنان، دکتر سید محمد حسینی قزوینی، آمادگی خود را جهت مناظره با ایشان بدون هیچ پیش شرطی اعلام کرد. ایشان در متن نامه خود نوشتند که با توجه به سخنان یاد شده که به نظر ما خلاف واقع و مخالف با وحدت می باشد، اینجانب آمادگی خود را بدون هیچ پیش شرطی برای مناظره و گفتگوی دوستانه با جناب مولوی عبدالحمید اعلام می دارم. اما در حالیکه خود جناب مولوی در سخنان خود از صدا و سیما تقاضا کرده بود که این امکان را در اختیار آنها هم قرار بدهد تا از مذهب خود دفاع کنند، دفتر ایشان پس از چند روز درخواست مناظره را رد کرده و پاسخ دادند که « اگر آقای دکتر قزوینی آمادگی مباهله داشته باشد، ایشان جهت مباهله آمادگی کامل خود را اعلام میدارند.» البته در اینجا قصد ندارم که بار دیگر جواب گفتههای ایشان را بنویسم اما نکاتی را مایلم که بطور خلاصه به آن اشاره کنم: 1- ما منکر آن نیستیم که ممکن است افرادی وجود داشته باشند که مذهب خود را از شیعه به سنی تغییر داده باشند، اما سوال ما از ایشان اینست که از کدام عالم و دانشمند شیعی صحبت میکنید؟ تا جاییکه سراغ داریم این عالمان و بزرگان اهل سنت بودهاند که با خواندن و دقت در کتب خودشان به حقانیت مذهب اهل بیت ایمان آورده و شیعه شدهاند. اگر شما بزرگان و عالمانی از شیعه میشناسید که سنی شدهاند پس لطف کنید و در همین خطبههای نماز جمعه خودتان نام آنها را بیان کنید تا همه بدانند که چند عالم شیعی مذهب خود را تغییر داده است؟ 2- درباره احترام اهل سنت نسبت به اهل بیت، شکی نداریم. آقای عماد هم در تلویزیون نگفتند که سنیها چنینند و چنانند. ایشان از دیدگاه یک وهابی، نظرات خود را بیان کردند. آیا نگرانی و عصبانیت آقای مولوی بخاطر بیان اعتقادات یک وهابی است که خود اعتراف میکند سابقا چنین اندیشهای داشته است؟ 3- و اینکه گفتهاند سنی به کسی میگویند که خلفای راشدین و ... همه مهاجر و انصار را دوست داشته باشد... جناب مولوی مشکل ما هم با شما اینجاست که ما اعتقاد داریم با تکیه بر آیات و روایات نمیتوان همه آنها را دوست داشت. چرا که به گواه کتب و اسناد مورد اعتماد و اطمینان شیعه و سنی، بسیاری از آنان پس از رحلت پیامبر اکرم از مسیر حقه اسلام منحرف شده و راه دیگری را در پیش گرفتند. بد نیست که این روایت را مد نظر داشته باشید: ابو جمعه میگوید : به اتفاق ابوعبیده جراح، با رسول خدا میرفتیم که وی از رسول خدا پرسید آیا کسی از ما بهتر است در صورتی که ما به شما ایمان آوردیم و با شما جهاد کردهایم؟ حضرت فرمود آری مردمی که پس از شما میایند و به من ایمان میاورند در حالیکه مرا ندیدهاند. رسول خدا فرمودند: همانا شما با پای برهنه و عریان محشور میشوید و عدهای از اصحاب من را به سوی جهنم میبرند. پس من میگویم: اصحابم، اصحابم. به من میگویند همانا آنان از زمانی که تو از ایشان جدا شدی پیوسته مرتد شده و به عقب برگشتند، پس من مانند بنده صالح ( حضرت عیسی) میگویم مادامی که در میان آنان بودم شاهد اعمال آنان بودم. ( صحیح بخاری ج 4 ص 110 و ...) 4- اما در خصوص رد دعوت مناظره از سوی مولوی و پیشنهاد مباهله، تنها چیزی که میتوانم بگویم اینست که ایشان با این نظر خود اولا گفته قبلی خود را مبنی بر بیان عقاید مختلف رد کردند و نکته مهمتر آنکه مباهله وقتی صورت میگیرد که طرفین با ادله علمی و بحث و گفتگو نتوانند یکدیگر را قانع بکنند و آنوقت است که نوبت به مباهله میرسد. از جناب مولوی انتظار بیشتری در این خصوص میرفت... | |||||
|
محمد علی ( پنج شنبه 86/7/26 :: ساعت 8:35 عصر )
پس از پخش مصاحبه دکتر عصام العماد از تلویزیون، متاسفانه عدهای از برادران اهل سنت، بجای آنکه محتوای گفتههای ایشان را مورد بررسی دقیق قرار بدهند و درباره اندیشههای خطرناک وهابیت موضع قاطعی بگیرند، نوک حمله خود را متوجه دکتر عباد کرده و از ایشان و صدا وسیما به خاطر پخش مصاحبه او انتقاد کردهاند! به عنوان مثال مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان، سیاست تلویزیون را به باد انتقاد گرفته و فرمودهاند : « شبکه سوم سیما با فردی مصاحبهای انجام داده است که ادعا کرده قبلا سنی بوده و در حال حاضر شیعه شده است. این فرد ادعا کرده که قبلا نسبت به حضرت علی کینه و بغض و عداوت داشته و در حال حاضر خود را بر بالای مناره ای مرتفع و دیگران را در زیر می بیند. این شخص الفاظ نامناسب دیگری را نیز بر زبان رانده است. در ادامه خبرنگار این برنامه خطاب به این شخص می گوید: شما قبلا دشمن ما بودید و حالا دوست ما هستید. » جناب مولوی سپس نتیجه میگیرند که: « این شخص هیچ گاه سنی نبوده بلکه من شنیده ام این فرد از برادران تشیع یمنی بوده است!!!» نکته جالب این بیانات آنجاست که ایشان گفته صریح عصام العماد را نمیپذیرند و خودشان ادعا میکنند که او هرگز سنی نبوده و این مصاحبه برای توهین به اهل سنت اجرا شده است! البته باید از جناب مولوی این سوال را بپرسیم که مجری برنامه و یا مهمان مدعو، کی ادعا کردند که آقای عماد از مذهب سنی به شیعه گرویده است؟ تا جایی که ما دیده و شنیدهایم دکتر العماد همیشه گفته و نوشتهاند که قبلا یک وهابی تندرو بوده و تحت تاثیرات آن، همواره کینه اهل بیت را در سینه داشتهاند و اکنون هم مشغول نقد تفکرات متعصبانه وهابیت هستند. آیا شما وهابیت را شاخهای از اهل سنت میدانید؟ آیا دلیل عصبانیت شما، به خاطر مخالفت صدا و سیما با وهابیت بوده است؟ آیا آقای مولوی بخاطر جلب نظر علمای وهابی اینگونه ناراحت شدهاند؟ چرا اصل ماجرا را زیر سوال برده و برداشت شخصی خودتان را در خطبههای نماز جمعه بیان میکنید؟ ای کاش بجای عصبانیت و داد و فریاد، کمی جانب انصاف را میگرفتید و فکری هم به حال اندیشههای خطرناک وهابیت میکردید که امروزه بزرگترین مصیبت و بلایی است که متوجه امت اسلامی شده و در همه حال به فکر تفرقه مسلمانان و تکفیر مخالفان خود است! در خاتمه، به جناب مولوی و همه افرادی که دلشان برای علمای وهابی عربستان میسوزد، سفارش میکنم که اگر هنوز در شناخت وهابیت دچار شک و تردید هستید، پس صبر کنید و در روز عاشورا، با گوشهای خود از رادیوی وهابی عربستان بشنوید که آن متعصبان جاهل، چگونه از یزید ملعون بخاطر جنایتش در به شهادت رساندن فرزندان پیامبر اکرم تقدیر میکنند و ببینید که آنها چگونه و با چه الفاظی از امام حسین (ع) یاد میکنند! اینها را نوشتم که بدانید اگر دکتر عصام العماد ادعا کردند که در زمان گذشته کینه و بغض امام علی را در سینه داشتهاند، مطلب نادرستی نگفتهاند، اصلا هرکسی که تحت تاثیر اندیشههای وهابیت قرار بگیرد، اینچنین خواهد بود. | |||||
|
محمد علی ( چهارشنبه 86/7/11 :: ساعت 5:36 عصر )
چه کسى باور مى کرد دکتر عصام العماد که روزگاری بدنبال علی (ع) بوده تا او را به نقد بکشد، ناگهان مدهوش عطر عالم گیر اهل بیت گردد و به او دل ببازد و.... دکتر عصام العماد که یمنیالاصل و 39 ساله است و نزد علماى بزرگ وهابى یمن مثل قاضى احمد سلامه و محمد بن اسماعیل عمرانى و دکترعبدالوهاب دیلمى زانو زده و سپس در رشته حدیث دانشگاه ابن سعود ریاض حضور یافته و اندک اندک اجازه حضور نزد مفتى بزرگ عربستان بن باز را یافت. او مانند همه وهابیون، موضعى افراطى و تند و تیز نسبت به شیعه داشت... بخشی از مصاحبه خبرگزاری ایسنا با دکتر عصام العماد: دکتر عصام العماد، فتوای تکفیری 38 تن از علمای وهابی را متأثر از فتاوای شیخ محمد عبدالوهاب عنوان و اضافه کرد: تا زمانی که راه حلی برای این معضل نیابیم، مشکل جهان اسلام حل نخواهد شد. بزرگترین مشکل دنیای اسلام حرکت وهابیت است . وی میگوید: شیخ محمدسعید رمضان لوطی که از فقهای بزرگ است، گفته بود «حدود 200 متفکر اسلامی از سراسر جهان اجتماعی تشکیل دادیم تا مشکلات جهان اسلام را بیابیم و حل کنیم. پس از بحث به این نتیجه رسیدیم که بزرگترین مشکل که دنیای اسلام با آن دست و پنجه نرم میکند حرکت وهابیت است.» اینان مشکلاتی در تمام دنیا اعم از آمریکا و فرانسه، آلمان و چین و تمام جاهایی که در آن نفوذ کردهاند، ایجاد نمودهاند. دکتر العماد از قول دکتر علامه یوسف قرضاوی نقل کرد: در دنیای اسلام کسی اعم از مرده و زنده وجود ندارد مگر اینکه وهابیت کتابی در لعن آن نوشته است چه شیعه باشد چه سنی، چه زیدی و چه... وی خاطر نشان میکند: به عنوان مثال یک وهابی کتابی در رد سید جمالالدین اسدآبادی به نام «تحذیر الامم من کلب العجم = برحذر داشتن امت از ...فارسی» نوشته است. یک وهابی دیگر کتابی در رد صاحب «تفسیر المنار» به نام «صواعق من النار علی صاحب المنار: هجوم شعلههای آتش بر سر صاحب کتاب المنار» نوشته است. دیگری کتابی به نام «الکلب العالی یوسف القرضاوی: ... بزرگ یوسف قرضاوی» نوشته است. تمام نوشتههای آنان فقط و فقط علیه مسلمانان است . عصام میگوید: بنده قبل از شیعه شدنم نزد فردی به نام «المدخلی» درس میخواندم که نزد این شیخ قریب 100 کتاب در لعن و رد بزرگان اسلام اعم از «سید محمد قطب»، «شیخ محمد غزالی»، «آیتالله خویی»، «شیخ محمد عبده» و ... وجود داشت. این در حالی است که ما در میان کتب وهابیون کتابی در رد مارکسیست، بودائیسم، بهائیت و تفکرات اسراییلی و آمریکایی نمیبینیم. تمام نوشتههای آنان فقط و فقط علیه مسلمانان است. وی تاکید میکند: فتوای وهابیون ناشی از تاثیرات عناصر اسراییلی در میان آنان است و باید توجه داشت که این فتوایی است که از قصر سعودی صادر شده است زیرا تمام علماء و مفتیهای عربستان کارگزار حکومت هستند. این فتوا در جهت منافع اسراییل و برای متوقف کردن حرکت حزبالله لبنان و حماس و اخوان المسلمین و... صادر شده است. عصام العماد میگوید: من به یاد دارم زمانی در دانشگاههای عربستان نقد امام علی علیهالسلام و حتی عمر بن خطاب به راحتی صورت میگرفت ولی هیچکس حق نقد شیخ محمد عبدالوهاب را نداشت. در این ایام با ظهور بزرگانی شجاع چون «سید محمد قطب» و «شیخ محمد غزالی» این وضعیت افول یافت. وی ادامه میدهد: وقتی بزرگان وهابی نتوانستند با قدرت علمی «سید محمد قطب» مقابله کنند، او را متهم کردند به اینکه علیه ولی امر خود شورش کرده است که او نیز در جواب گفته بود اگر ولی امری برای من باشد، او «جمال عبدالناصر» است. وی در عین حال خاطر نشان میکند: متاسفانه مبنای فقهی وهابیون بسیار مصلحتی است به گونهای که اگر مصلحت خود را در ارتباط با شیعه ببینند صدها کتاب در اسلامیت شیعه مینویسند. دکتر عصام العماد، شیعه شدنش را هدیهی آسمانی برمیشمرد و میگوید: من در نزد «بنباز» در عربستان مشغول تحصیل بودم و با خود در این اندیشه بودم که پس از قرنها، همچنان ارادات خالصانه نسبت به امام علی و امام حسین (ع) و دیگر امامان بزرگوار، در قلوب عدهای موج میزند و کهنه نشده است و از طرف دیگر نقدهای شدید نسبت به امام علی (ع) و امام حسین(ع) را در مجالس علمی عربستان مشاهده میکردم و میدیدم ظلمهای یزد و معاویه توجیه میشود ولی به راحتی امامان شیعه نقد میشوند. مشاهده میکردم در عربستان کتابهایی در دفاع از یزید و... نوشته شده و هیچگونه انتقادی بر آنان وارد نکردهاند. وی ادامه داد: بنده مجالسی را مشاهده میکردم که به راحتی امام علی (ع) را نقد میکنند ولی وقتی فضایل امام -که حتی در خود کتابهایشان نیز هست- میشنوند، قدرت تحمل آنرا ندارند. مشاهده میکردم کتابهای متنوعی در دفاع از یزید و عمروعاص و... نوشته شده است و هیچگونه انتقادی بر آنان وارد نکردهاند. وی ادامه داد: اینگونه جریانات باعث شد بر نفسم عتاب کنم و خود را به مطالعه در سیرهی اهل بیت (ع) وادار کردم. مدرس مجمع جهانی اهل بیت(ع) گفت: در شبی از شبهای ماه رمضان پس از نماز تراویح در مجلسی حاضر شدم که امام علی (ع) را در قفس اتهام گذاشته بودند و به تمام عملکرد او بدون دلیل اعتراض میکردند و او را خلیفهای عنوان میکردند که اگر زودتر کشته میشد، آمریکای امروز مسلمان میگشت. دیدم آنان امام حسین (ع) را سببساز فتنه بزرگ اجتماعی مینامیدند که پس از این جلسه به شدت به مطالعه و تحقیق در زندگی اهل بیت (ع) روی آوردم. پس از مطالعات تخصصی، دریافتم که تمام کارهای امام علی (ع) بر طبق عقل و منطق بود و به این نتیجه رسیدم که سخنان وهابیون تماما توجیهات رکیکه و فاقد منطق است. مثلا آنان احادیث فضایل امام علی علیهالسلام را بیاهمیت میخواندند ولی نفرین پیامبر(ص) در مورد معاویه (خداوند هیچ وقت شکمت را سیر نکند) را از جمله فضایل معاویه میدانستند و توجیه میکردند مقصود از این حدیث این است که معاویه هیچگاه سیر نشود و بخورد و سلامت پیدا کند. عصام العماد افزود: شیعه شدن من نه فقط به اراده خودم بلکه با کرامت الهی و عنایت آسمانی تحقق پذیرفت و خداوند را با تمام وجود بر این نعمت عظمی شاکرم و از او میخواهم مرا به معارف بیشتری هدایت کند. | |||||
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
|||||
|