• وبلاگ : شيعيان اهل سنت واقعي
  • يادداشت : اهانت دجالان به علي بن ابيطالب (ع)
  • نظرات : 18 خصوصي ، 182 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     
    بسم الله الرحمن الرحيم
    سلام؛خسته نباشين.امير المومنين حفظتون کنه.خيلي پر محتوا مينويسي.اگه دوست داشتي لينکم کن و سري هم به وبلاگم بزن.خوشحال ميشم بتونيم با هم کار کنيم.يا علي.
    + شيعه گنبدي 

    مدير محترم وبلاگ

    لطفا تعداد كاركتر مجاز را افزايش دهيد تا كلام منقطع نشود

    باتشكر

    + شيعه گنبدي 

    پس چون حارث اين را شنيد برگشت و در حاليكه بسوي ناقه

    خود ميرفت گفت : «خدايا، اگر آنچه محمد مي‌گويد حق

    است پس از آسمان سنگ بر ما بباران و يا عذابي دردناك بر

    ما بفرست.» حارث هنوز به ناقه نرسيده بود كه خداوند سنگي

    از آسمان بر سر او نازل كرد كه از ماتحت او خارج شد و در

    جا مرد. بعد از وقوع اين حادثه، اين آيه نازل شد :

    «سئل سائل بعذاب واقع لكافرين ليس له دافع من الله ذي

    المخارج»

    (سائلي از خدا عذاب خواست كه شدني است براي كفار و

    آنرا كسي نيست كه دفع كننده باشد، عذابي از ناحيه خداي

    دارنده معارج).

    سوره معارج آيه 3-1

    + شيعه گنبدي 

    منابع اهل سنت :

    - تفسير ثعلبي، اسحاق ثعلبي، تحت تفسير آيات 3-71

    - نورالبصر، شبلنجي، ص 4

    - الفصول المهمه، ابن صباغ مالكي مكي، ص 25

    - السيره الحلبيه، نورالدين حلبي، ج 2، ص 214

    - نذهت المجالس، قرطبي

    - تفسير غريب القران، حافظ ابوعبيد هروي (متوفي سال 223 هجري)

    - شفاء الصدور، ابوبكر نقاش موصلي بغدادي (متوفي 351 هجري)

    - الكشف و البيان، ابواسحق ثعلبي نيشابوري (متوفي 427 هجري)

    + شيعه گنبدي 

    عاقبت نهي كننده ولايت حضرت علي (ع)

    پس از آنكه حضرت رسول الله (ص) در غدير خم آنچه را كه

    بدان مامور بود را بيان كرد و علي را مولاي مردم قرار داد و

    فرمود : «علي مولاي اوست هر كه من مولاي او هستم». اين

    امر در بلاد سريعاً منتشر شد. وقتي حارث بن نعمان فهري

    (طبق بعضي روايات ابن حارث بن كلده) از اين امر آگاه شد،

    سوار بر ناقه خود شد و به مدينه آمد و به نزد پيامبر خدا

    رفت و گفت : «به ما دستور دادي كه شهادت دهيم كه خدا

    يكي است و تو پيامبر خدا هستي، ما اطاعت كرديم. به ما

    سفارش كردي به نماز پنج وقت در روز و ما پذيرفتيم. به ما

    دستور دادي به روزه در ماه رمضان و ما قبول كرديم. سپس

    به ما در مورد حج دستور دادي، ما اطاعت كرديم. اما تو با

    همه اينها قانع نشدي و دست پسر عمويت را گرفته و بلند

    كرده‌اي و او را بر ما برتري دادي و گفته‌اي «علي مولاي

    اوست هر كه من مولاي اويم» آيا اين امر از طرف تو است يا

    از طرف خداوند؟

    رسول خدا (ص) فرمود : «والذي نفسي بيده و لا اله الا هو

    انّهُ من امرالله».

    (قسم به آنكه جانم بدست اوست و خدايي جز او نيست اين

    امر از جانب خداوند است).

    + شيعه گنبدي 

    بعد از سخنراني، حضرت پيامبر اسلام محمد (ص) از همه

    افراد خواستند كه با حضرت علي (ع) بيعت كنند. و مردم

    با حضرت علي (ع) بيعت كردند منجمله ابوبكر، عمر و

    عثمان. نقل شده كه عمر و ابوبكر موقع بيعت با حضرت

    علي (ع) گفتند :

    «هنيئاً لك يا بن ابي طالب اصبحت مولاي و مولي كل

    مومن و مومنه»

    (گوارا باد بر تو اي پسر ابوطالب كه براي هميشه مولاي

    من و مولاي هر مومن و مومنه شدي)

    منابع اهل سنت :

    - مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 281

    - تفسير كبير، فخر رازي، ج 12، ص 50-49، ج 3، ص 636

    - مشكاة المصابيح، خطيب تبريزي

    - كتاب الولايه، ابن جرير طبري

    - حديث الولايه، احمد بن عقده

    - تاريخ خطيب بغدادي، ج 1. ص 290 و 596

    - سرالعالمين، غزالي، ص 6

    - تفسير طبري، ج 3، ص 428

    - و نيز بيهقي، ثعلبي، دارقطني، ابن كثير و بسياري ديگر

    + شيعه گنبدي 

    در سال دهم بعد از هجرت، حضرت پيامبر اسلام رسول اكرم محمد(ص) به پيروان نزديك خود سفارش نمود كه تمام مردم در اقصي نقاط جهان اسلام را دعوت كنند كه به آخرين حج حضرت پيامبر ملحق بشوند. اين براي اولين بار بود كه مسلمين با چنين تعداد كثيري در يك محل در پيش پيشواي خود حاضر مي‌شدند. در راه مكه بيش از هفتاد هزار نفر به دنبال حضرت پيامبر (ص) راهي مكه بودند و در چهارمين روز ذي‌الحجه بيش از يكصد هزار نفر وارد مكه شده بودند.

    نزول آيه 67 از سوره مباركه مائده<\/h2>

    در هجدهم ذي الحجه سال 10 هجري، بعد از اتمام مراسم حج، پيامبر مكه را بسوي مدينه ترك نمود تا اينكه به محلي بنام غدير خم (نزديك جحفه) رسيدند كه در آن محل حجاج از هم جدا شده و هر كدام بسوي وطن خود مي‌رفتند. در اين محل، از سوي خداوند عزوجل آيه زير نازل شد :

    يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ

    (اي پيامبر ابلاغ كن آنچه را نازل شد بر تو از پروردگارت و اگر چنين نكني پس رسالت خود را نرسانده‌اي و خدا نگه مي‌دارد از مردم همانا خدا هدايت نكند قوم كافران را).

    سوره مباركه مائده، آيه 67

    در روايات زيادي به صراحت آمده كه آيه فوق روز غدير درباره اعلام جانشيني حضرت علي (ع) نازل شده است .

    اين روايات را جمع زيادي از اصحاب منجمله «زيد بن ارقم» ، «ابوسعيد خدري»، «ابن عباس»، «جابربن عبدالله، «انصاري»، «ابن مسعود» و نقل كرده‌اند. بعضي از اين احاديث مانند حديث زيد بن ارقم از يك طريق و بعضي مانند حديث ابن عباس و ابوسعيد خدري هر كدام از يازده طريق و بعضي مانند حديث براءبن مازب به سه طريق نقل شده است.

    منابع اهل سنت تأكيد كرده‌اند كه نزول آيه فوق قبل از سخنراني حضرت رسول اكرم (ص)در غدير خم بوده است :

    - تفسير كبير، فخر رازي، زير تفسير آيه 67 : 5 ، ج 12، ص 50-49

    - اسباب النزول، وحيدي، ص 50

    - نزول القرآن. حافظ ابونعيم

    - الفصول المهمه، ابن صباغ مالكي مكي، ص 24

    - درالمنثور، حافظ سيوطي، تحت آيه 67 : 5

    - سيره الحلبيه، نورالدين حلبي، ج 3، ص 31

    - تفسير نيشابوري، ج 2، ص 194

    و بسياري ديگر

    خود اين آيه نشاندهنده آنست كه آنچه بر پيامبر نازل شده داراي چنان اهميتي است كه عدم ابلاغ آن با عدم رسالت برابري مي‌كند و فرمايش خداوند كه مي‌فرمايد «والله يعصمك من الناس» خود شاهدي است بر نگراني پيامبر از عكس‌العمل مردم و يا در واقع آشوب منافقين.

    از روايات وارده در اينجا به ذكر دو نمونه بسنده مي‌كنيم :

    واحدي در كتاب «اسباب نزول» به سند خود از عطيه از ابوسعيد خدري مي‌نويسد :

    «آيه (يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك ) در روز غدير خم درباره علي بن ابيطالب نازل شد.

    ثعلبي در ذيل آيه (يا ايها الرسول ) به سند خود از «ابوصالح» از «ابن عباس» روايت كرده كه گفت: اين آيه درباره علي بن ابيطالب نازل شد و خداوند امر كرد به پيغمبر به مردم برساند آنچه درباره علي است. اين بود كه پيامبر دست علي را گرفت و فرمود : «من كنت مولا فعلي مولا اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».

    اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    اللهم عجل لوليک الفرج
    -----------------------------
    با سلام

    قسمت سوم اثبات ولايت مولي علي (ع)

    منتظرتان هستم...
    وبلاگ (( اميرالمومنين علي و عترت)) ويژه پاسخ به شبهات اهل سنت...

    يا علي

    + امير 

    خواهر

    سلام - اگه دوگول هاتو بكار بندازي اون چيزي كه سال 71 در مجلس تصويب شده شهادت حضرت فاطمه نيست بلكه تعطيلي رسمي اون روز به تصويب رسيده .مطمئن هستم خودت اين مطلب نه خوندي و نه مطالعه كردي . از يكي احمق تر از خودت شنيدي و داري بلغور ميكني دو ريالي شما جماعت احمق از بدو تولد كج است .

    + ابولولو 

    عمر اي خبيث ملعون ؛ تـو چه دشمنــي خدا را

    کـه به درد ســر فکندي ؛ تو جميع انبيا را

    بـه غديرخــم تو بيعت ؛ بــه ولي حق نمـــودي

    ز چه رو شکستي آخر ؛ همه بيعت و وفا را

    شده از تو شاد و خندان ؛ شده راضي از تو شيطان

    چو بري به سوي دوزخ ؛ تو جميع اشقيا را

    به جز از عمــرکه گويد ؟ به غلام خـويش قنفـذ

    کـه بزن به تـازيـانه ؛ تو عـزيـز کبــريا را

    دل سنــگ اين ستمگــر ؛ که نديده آب رحمـت

    به مَثـل اشـدّ قسوه ؛ ز هـزار سنـگ خــارا

    به جز او که ســر بــرهنه ؛ بکشد به مسجـد آرد

    به هـزار مکـر و حيلـت ؛ شه ملک لافتي را

    ز خيــانتش بـــه مولا ؛ زجنــايتش بــه زهــرا

    بنمــود غرق در خـون ؛ دل پـاک انبيــا را

    + ابولولو 

    به جز آن شقي ملحد ؛ کــه گشـوده در سقيفــه

    به روي تمام مـردم ؛ در بـدعت و جفــا را

    تو اگــر نظــر نمـــايي ؛ به يقين کني قضـاوت

    که به پا نمــود آنجـا ؛ جَرَيـان کربـــلا را

    ز سگ درنده بدتــر ؛ بود ايـن عمـــرکه پـرپـر

    بنمـود او ز آتــش ؛ گل بـاغ مصطفــي را

    ز صفــات زشت شيطان ؛ اگـر آگهي بخــواهي

    به رخ عمــر نظر کن ؛ که از اوست آشکـارا

    مکن از عمـــر تـو هـرگـز ؛ تبعـيت وحمــايت

    که تو را کشد به دوزخ ؛ ز تو مي برد حيـا را

    به خـدا که پيـروانش ؛ همه گمـرهند و جــاهل

    چو عمــر گرفته در کف ؛ سر رشته خـطا را

    تو که طالب نجاتي ؛ بَرِ مرتضي علي رو

    که رهاندت ز دوزخ ؛ بچشاندت بقا را

    + ياسر 

    سني ها روزي ده بار اعلام برائت از ابوبكر و عمر ميكنند

    مردم بي خبر و گول خورده اهل سنت بدون اينکه خود بدانند روزي ده بار از خداوند مي خواهند که ايشان را از راه و صراط ابوبکر و عمر ( عليهما ما يستحقان ) دور کند

    اما چگونه :

    همانطور که تمام فرق اسلامي نقل کرده اند پيامبر صلي الله عليه و اله در شأن بي بي فاطمه زهرا سلام الله عليها فرموده است : إنّ اللَّه يغضب لغضبك ، ويرضى لرضاك ؛ دخترم فاطمه خداوند به غضب تو غضبناک و به رضايت تو راضي مي شود .( . المستدرك : 3 / 153 . مجمع الزوائد ، ج 9 ص 203 ؛ المعجم الكبير للطبراني ، ج 1 ص 108 ، ج 22 ص 401 ؛ تاريخ مدينة دمشق : 3 / 156 ؛ أسد الغابة ، ج 5 ص 522 ؛ الإصابة ، ج 8 ص 265 و266 ؛ تهذيب التهذيب ، ج 12 ص 392 ؛ صحيح البخارى ، ج 4 ص 210 ؛ صحيح مسلم ، ج 7 ص 141 ؛ المصنف لابن أبي شيبة الكوفي ، ج 7 ص 526 ؛ السنن الكبرى للنسائي : 5 / 97 ، ح 8370 ؛ المعجم الكبير للطبراني ، ج 22 ص / 404 ؛ الجامع الصغير للسيوطي ، ج 2 ص 208 ؛ تاريخ مدينة دمشق ، ج 3 ص 156 . .)

    پس اگر حضرت زهرا سلام الله عليها از کسي ناراحت شود خداوند نيز از آن شخصي که حضرت سلام الله عليها از او ناراحت شده ، ناراحت مي شود . و در مورد رضايت و خوشنودي هم اين چنين است .

    در حالي که جناب بخاري در صحيح خود و مسلم در صحيح خود که هر دو کتاب از مهمترين کتب حديثي اهل سنت است آورده اند که فاطمه زهرا (س) از ابوبکر و عمر ناراحت و غضبناک بود و در اين حالت از دنيا رحلت کرد . فغضبت فاطمة بنت رسول اللَّه - صلى اللَّه عليه و اله وسلم - فهجرت أبا بكر فلم تزل مهاجرته حتّى توفّيت » صحيح البخارى ، ج 4 ص 42 ؛ صحيح مسلم ، ج 5 ص 154 ، فيه : فهجرته فلم تكلّمه حتّى توفّيت وعاشت بعد رسول اللَّه - صلى اللَّه عليه وسلم - ستة أشهر فلمّا توفّيت دفنها زوجها علىّ بن أبي‏طالب ليلا ولم يؤذن بها ابابكر وصلّى عليها عليّ . .

    پس خداوند نيز بر ابوبکر و عمر غضبناک بود ، چون حضرت زهرا از دست آن دو ناراحت بود .

    از طرف ديگر در سوره حمد مي خوانيم . اهدنا الصراط المستقيم * صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و الضالين *

    خداوندا مرا در صراط کساني قرار بده که انعمت عليهم و نه راه کساني که از دست آنها ( ابوبکر و عمر ) ناراحت هستي .

    پس روزي ده بار در نماز هاي واجب مي گويند خدايا مرا بر صراط و طريق عمر و ابوبکر قرار نده .

    نکته جالب اينجاست در آخر سوره حمد سني ها مي گويند آمين . يعني خودشان هم آن دو را قبول ندارند . در حالي که شيعه بعد از اتمام سوره حمد مي گويد الحمد الله . خدارو شکر ، چون شيعيان در صراط مسقيم هستند لذا سپاس مي گويند ولي اهل سنت بايد آمين بگويند شايد به صراط مستقيم بيايند

    + شي بل 

    يه روز بزرگان(اخوندها) شعيه از يك بزرگ اهل سنت دعوت مي كند تا اهل سنت را از بين ببرند

    وا اين بزرگ اهل سنت دعوت را مي پذيرد و به قم سفر مي كند

    ايشون وقتي كه به قم مي رود و مي خواهد وارد جلسه شود

    (تمام ايت الله ها با خنده نشسته ان از خود مت مطمعن هستند

    ما با دروغ هايمون اون ها را شكست مي دهيم)

    داشتم مي گفتم وقتي كه مولانا صاحب مي خواست وارد اتاق جلس شود كفش هايش را با خود به داخل مي برد

    يكي سر گروه اخوند ها مي پرسد : براي چي كفش هايت را با خود در داخل اوردي

    مولانا صاحب جواب مي دهد: در زمان رسول الله داشت سخنراني مي كرد يكي از شيعيان كفش ها او را دزديد وسه همين من كفشهايم را با خودم اوردم

    اون بزرگ شيعه بلند مي شه مي گويه اون موقه كه شيعه نبوده چرا دروغ مي گوي

    مولانا صاحب جواب مي ده پس شما از كجا اومدي؟

    در قران نوشته بعد از رسول اكرم ديگه پيامبري نمي آيد

    مولانا صاحب اون شاش را بر مي داره بر مي گرده به بلوچستان

    + ط@ 
    ااغااا
    + سيد حسن شجاعي 

    حاجي جان خدا قوت

    ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

    عکسهايي از عملياتهاي شهادت طلبانه جوانان فلسطيني و تلفات دندان شکن و مرعوب کننده دشمن زبون صهيونيستي ( جنازه هاي متلاشي شده صهيونيستها )

    وعده ما جمعه 5 مهر 1387 در تظاهرات روز قدس

    http://estesh-had.blogfa.com/

    ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >